Tag: مجلس شورای اسلامی
عارف یا لاریجانی؟
یوسف عزیزی، ۱۳ اسفند ۱۳۹۴
هرچند که اصولگرایان نشان داده اند هیچگاه درک درستی از تحولات سیاست داخلی ندارند و آینده نگری ضعیفی دارند و عدم برنامه ریزی های استراتژیک مشخصه اصلی ایشان است، اما بدون نگاه به گذشته و دلایل شکست ایشان در تهران، لازم میدانم نکته ای را من باب آینده نزدیک گوشزد کنم که میتواند تاثیر عظیمی بر آینده سیاسی ایشان داشته باشد:
در حالیکه تحلیل قطعی و نهایی منتخبین مجلس دهم، به نظر من، تا برگزاری دور دوم انتخابات و برگزاری اولین جلسه مجلس جدید به طول خواهد انجامید، زیرا هیچ گروهی اکثریت مطلق را تا اینجای کار بدست نیاورده است، اما با توجه به شرایط سیال سیاستمداران ایرانی و عدم وجود یک نماینده با وزن بالا در اردوگاه اصولگرایان مجلس، به نظر نمیرسد اصولگرایان به صورت مستقل توانایی انتخاب رئیس مجلس آینده را داشته باشند (با این پیش فرض که علی لاریجانی یک اصولگرا به حساب نمی آید). لذا بهتر است به جای ردیف کردن مصلحت های زودگذر و ساده اندیشانه در اجماع پشت سر علی لاریجانی برای ریاست مجلس آینده و جلوگیری از رای آوری یک اصلاح طلب برای ریاست مجلس، کمی سیاست ورزی کرده و اتفاقا خواستار ریاست مجلس توسط یک اصلاح طلب شوند.
اگر من جای ایشان بودم، و اگر تتها گزینه های موجود برای ریاست مجلس دوگانه لاریجانی-عارف بودند، من به عارف رای میدادم!
چرایی این تصمیم را در آینده بیشتر موشکافی خواهم کرد…
یوسف عزیزی، ۱۳ اسفند ۱۳۹۴
در گروه: سیاسی
ایران و انگلیس: از تسخیر سفارت تا رابطه
م. آشنا، ۰۴ مرداد ۱۳۹۴

سابقه داستان
پس از موشدوانی انگلیس در قضایای ۸۸ و نیز مذاکرات هستهای، دولت دهم سیاست کاهش تنبیهی مبادلات تجاری از آن کشور را پیش گرفت. به صورتی که فقط از ۸۹ تا ۹۰ نزدیک به ۴۰٪ صادرات انگلیس به ایران کاهش پیدا کرد. این اقدام خیلی بیسر و صدا توسط وزارت صنایع (و نه وزارت خارجه) و با ارزیابی وابستگیهای صنایع ایرانی پیگیری شد تا آنها بتوانند زنجیره تأمین خود را جایگزین کنند.
http://kusarevelayat.parsiblog.com/Posts/3744در آذر ۱۳۹۰ – یعنی پس از ضربه کاری دولت به انگلیس – ناگهان مجلس به فکر مقابله با انگلیس افتاد و بدون مشورت با دولت طرح دو فوریتی قطع روابط با انگلیس را تصویب کرد. لاریجانی گفت: «کاهش رابطه اول راه است»؛ بروجردی گفت:«این روند باید در قبال دیگر کشورهایی که رفتاری مشابه انگلیس با ایران دارند نیز تکرار شود». ولایتی هم با این طرح موافقت کرد!
آن زمان کلا همه انقلابی بودند.خبر آنلاین جزو رسانههایی بود که برای این طرح پیام بازرگانی پخش میکرد: http://khabaronline.ir/detail/186761/Politics/parliament
و تیترهایش دولت را مخالف این اقدام انقلابی نشان میداد: «لاریجانی: انگلیس بداند که کاهش رابطه با آنها، تازه اول راه ایران است/مخالفت دولت با قطع رابطه اقتصادی با انگلیس»
http://www.khabaronline.ir/detail/186759/Politics/parliament
عجیب نیست که دولت ِ احمدینژاد ِ کلهشق با قطع دفعی رابطه اقتصادی با انگلیس مخالفت کرده بود!؟
این قطع دفعی روابط ضربه جدی به تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی وارد کرد. عدم توجه به همکاری برخی بانکهای انگلیسی در دور زدن تحریم دلار هم ضربه دیگری به اقتصاد کشور زد و جزو عوامل افزایش قیمت دلار شد.
رویه مجلس را مقایسه کنید با رویه تدریجی آمریکا در کاهش مبادلات ایران به نحوی که شرکتها فرصت جایگزینی بازار یا زنجیره تأمین خود را داشته باشند.و اینک حمله
تقریبا همزمان با طرح فوریتی مجلس، قالیباف شهردار تهران مدعی غصبی بودن باغ قلهک و قطع ۳۰۰ اصله درخت در آن باغ شد.
همزمان با بازیهای باند رسانهای همشهری و دو روز بعد از مصوبه مجلس، یک عده جوان جوگیر و نادان به سفارت انگلیس وارد شدند.
دانشجویان مدعی شدند که بجز با دستور رهبر سفارت را ترک نمیکنند. سردار رادان با حضور در جمع آنها مدعی شد که او طبق دستور رهبر آنها را از سفارت بیرون میکند.
http://shafaf.ir/fa/news/87346
http://shafaf.ir/fa/news/312682
اما علی لاریجانی و صادق لاریجانی از این اقدام حمایت کردند.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: حرکتی که تعدادی از دانشجویان در برابر سفارت انگلیس انجام دادند نمادی از افکار عمومی ملت ایران است. صادق لاریجانی گفت: حمله به سفارت خواست ملت بود.
emruznews.com/2011/11/post-8300.php
emruznews.com/2011/11/post-8302.php
«مجلس نیز پس از بازدید سفرای برخی کشورهای خارجی از باغ قلهک، خبر از بررسی طرحی سه فوریتی برای “تنبیه” این افراد داده است!»
http://www.roozonline.com/persian/archive/archivenews/news/article/-f6cab34fda.html
اما رهبر و رئیس جمهور علیه این واقعه موضع گرفتند
khabaronline.ir/detail/189214/Politics/government
http://ebrat.ir/?part=news&inc=news&id=46286
بعدها دانشجویان هم فهمیدند که بازی خورده اند: http://majmahezbollah.ir/?p=379بهرحال این اقدام باعث تغییر معادلههای سیاسی شد:
۱- تصویر ایران از کشوری که ضربه دیپلماتیک به انگلیس وارد کرده تبدیل شد به کشور بیمنطقی که به تعهدات بینالمللی پایبند نیست.
۲- به جای ضربه اقتصادی به انگلیس، ایران موظف شد ۱ میلیون پوند خسارت به انگلیس پرداخت کند و همچنین صنایع ایرانی بدون فرصت جایگزینی زنجیره تأمین، مجبور به قطع مبادلات شدند.
۳- مشکلات بیشتری در راه دور زدن تحریم دلار پیش آمد که در افزایش قیمت دلار تأثیر داشت.ماه عسل
امروز نزدیک به ۴ سال از آن واقعه گذشته است. دولت عوض شده، و برجام عزتمندانهای با آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای قدرتمند امضا شده است. دولت فعلی به دنبال تنشزایی نیست و عقلانیت دیپلماتیک در همه رویههای سیاسی آن حضور جدی دارد!
این دولت، به شدت مورد حمایت آقای لاریجانی است، به نحوی که ایشان رأس امور دیروز را صرفا لایق اظهار نظر در مورد سیبزمینی میداند. دولت مورد حمایت آقای لاریجانی امروز به دنبال برقراری ارتباط با همان کشورهایی که آن زمان مجلس تهدید به تنبیه آنها و قطع روابط سیاسی میکرد.
همزمان وزیرخارجه، رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس، و علاءالدین بروجردی در مورد لزوم برقراری رابطه با همان کشور استعمارگر انگلیس صحبت میکنند و آن را به نفع هر دو کشور میدانند
http://goo.gl/EOBz90
http://tik.ir/fa/news/95080
http://www.entekhab.ir/fa/news/175252
امروز دیگر خبرآنلاین هم رویه وارونه پیش گرفته برای ایجاد رابطه با انگلیس رپرتاژ آگهی میرود.
khabaronline.ir/detail/396496
و نکته جالب این که وزارت خارجه بریتانیا سطح هشدار خود برای سفر به ایران را در حالی تغییر داد که حامیان حمله آن روز به سفارت انگلیس در جایگاههای قبلی خود حضور دارند. «وزیر امور خارجه بریتانیا بخشی از دلیل این تغییر را “کاهش خصومت [با بریتانیا] در دولت رئیس جمهور روحانی” عنوان کرده است.»
http://www.bbc.com/persian/iran/2015/07/150725_l26_uk_travel_iran_advice_nulear_deal
پانوشت:
۱- به عمد از بررسی رویههای احمد توکلی اجتناب کردم.
۲- اگر اکانتم را حذف نکرده بودم، امروز میشد به پستهای آن روز در مورد وقایع حمله به سفارت استناد کرد.
۳- چه حرصی میخورد قالیباف. چقدر از پاسهای رسانهای او را رقیب حقوقدانش گل کرد!
۴- کسی در مورد تلون در فضای سیاسی ایران مطلب نوشته بود؟
دیانتشان هم عین سیاستشان است!
م. آشنا، ۰۴ مرداد ۱۳۹۴
در گروه: اقتصادی, تاریخ, خاطره, سیاسی
توپخانهی درونتان را مهار کنید!
توحید عزیزی، ۲۸ آذر ۱۳۹۲
وقتی در دورهی ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد اختلاف میان مجلس و دولت بالا گرفت، برخی طرفداران رئیس جمهور، معترض بودند که چرا قانون ما به دولت اجازه نمی دهد که مجلس را منحل کند! *
الان در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، حجاریان خواستار قانونی شدن انحلال مجلس توسط دولت است!
اگر از بدو انقلاب اسلامی 1357 تا کنون فقط یک چیز در جمهوری اسلامی درست باشد، همین قانون تفکیک قواست. چرا ما توپخانههای درون خودمان را مهار نمیکنیم و دوست داریم مثل بولدوزر از روی مخالفانمان رد شویم؟
+مجتبی دانشطلب در مطلبی با عنوان «مجلس خوب مجلسی است که منحل بشود!» نوشته بود: “یکی از راههای ایجاد تعادل سیاسی، مخصوصا بین قوای مجریه و مقننه، این است که امکان انحلال مجلس به دلایل مثل «کارشکنی» یا «تخلفات گسترده» توسط نمایندگان، در قانون اساسی گنجانده شود.”
این مطلب را آقای مجتبی دانشطلب، چند روز بعد از نوشتن متن فوق نوشته اند: هر انحلالی به توپ بستن نیست http://daneshtalab.ir/?p=934
توحید عزیزی، ۲۸ آذر ۱۳۹۲
در گروه: سیاسی
مرز مصلحت؟
حمیدرضا صالحی، ۱۹ مرداد ۱۳۹۲
از مضرات ضعیف و مقتدر نبودن قوه قضائیه همین بس ، یک نفری که از نظر رسانه ای پاش در خیلی فسادها گیره بعد از مدت طولانی از خوابیدن گند رسانه ای همون قائله ، معرفی میشه برای یک شغل جدید توسط دوستان شفیقش و اونهایی که لاپوشانی کرده بودند .
از طرف دیگه کسانی که از گند کاری اون طرف اطلاع دارند و یا هنوز یادشون نرفته مجبور میشن با تمام قدرت زور بزنن که بهانه های دیگه اون شخص اون مسئولیت رو دست نگیره .
اسمش هم به راحتی میشه مصلحت …
چون قوه قضائیه اونقدر قوی نبوده که به فساد یک گروه قدرتمند رسیدگی کنه تا یا افراد مظنون به فساد در اون قضیه محکوم بشوند و یا تبرئه تا قال قضیه کنده بشود .
بلکه دعوایی میماند بین طرفداران و مخالفین اون فرد و جریان و تلاشی عبث برای اثبات گناهکار بودن یا نبودن.
======
پ.ن : مثال های زیادی داره. قضیه 18 تیر، فتنه 88
اما اونی که اینجا مد نظر من بود وزیر پیشنهادی نفت و قضیه استات اویل هست …
مسئله دیگه وزیر پیشنهادی علوم و نقشی که در قائله 18 تیر و فتنه 88 ازش حرف زده میشه …
درخواست محاکمه عادلانه واقعاً ناحق نیست چون هم موافقین و هم مخالفین حق دارند بدونند مقصیرن چه کسانی هستند.
مطلب اونقدر جدیه که خیانت به کشور هم ممکنه محسوب بشه اما اسامی درگیر در این قضیه و ضعف قوه قضائیه باعث شده به خاطر یک سری مصالح رسیدگی نکنن.
مصالحی که متاسفانه بیشتر به ضرر ملت تموم شده تا نفعشون .
پ.ن 2 : این پست اتهام زنی به آقای زنگنه و مهدی هاشمی نبود، بلکه یادآوری حرفهایی بود که حتی در رسانه های خارجی بر سر حقوق ملت زده میشه و کسی نیست بالاخره این مسئله رو شفاف کنه و بیگناهان رو تبرئه
لینک در گوگل پلاس : https://plus.google.com/u/0/102181544132855163516/posts/dDcDWvMT3BR
حمیدرضا صالحی، ۱۹ مرداد ۱۳۹۲
در گروه: اجتماعی, سیاسی
تحلیل حضور احمدینژاد در مجلس
م. آشنا، ۰۱ بهمن ۱۳۹۱
(این مطلب امتداد این بحث محسوب میشود)
به عقیده من، هفته گذشته احمدینژاد به دو دلیل در مجلس حضور پیدا کرد:
1- جنبه سیاسی: احمدینژاد برای گذر کمتنش از مشکلات گذشته، نیاز داشت راهی در آینده پیدا کند.
2- جنبه کاری: هدف دوم او، کسب موافقت مجلس برای بودجه جدید بود.
پیش از برگزاری جلسه، تحلیلهای متفاوتی در مورد آن ارائه شده بود. عمده تحلیلها حول این دو ایده میچرخید:
• احمدینژاد با گفتن “نگذاشتید” تقصیرات را بر گردن مجلس خواهد افکند و حداقل آنها را نیز شریک اشتباهات خواهد کرد.
• احمدینژاد قصد دارد تا مجلس را تحقیر کند و چالش بیشتری ایجاد نماید. او میخواهد با این کار مظلوم نمایی کرده و از جبهه انقلاب فاصله بگیرد تا رأی ناراضیان را جمع کند.
پس از برگزاری جلسه، تحلیلها حول این محور میچرخید که:
• احمدینژاد قصد داشت که تا خود را پیشگام ایجاد تعامل بین مجلس و دولت نشان دهد.
• احمدینژاد به جای پذیرش و اصلاح اشتباهاتش، گندهگویی کرد/او قصد دارد کشور را به ویرانه تبدیل کند. او میخواهد با ارائه راهکارهای غیرعملی، از مخالفین امتیاز بگیرد/دولت بعدی را دچار تنش کند/مطالبات مردم را افزایش دهد/…
بزرگترین نماد به خطا رفتن دو تحلیل اول، همین است که پس از سخنرانی او منتقدین مجبور شدند تحلیلهای دیگری ارائه دهند.
احمدینژاد نه سخن از “نگذاشتند” زد، و نه تقصیری را به گردن دیگری افکند. او البته راه خود را درست دانست. حتی متن اصلی حرف او، یارانه 200 هزار تومانی نبود؛ احمدینژاد پس از 7.5 سال مدیریت اجرایی، حرف از پیشنهادهایی جدید میزد.
احمدینژاد در مجلس بسیار صمیمی و دوستانه صحبت کرد (چنانچه در مورد جلسه سؤال #پیشبینی کرده بودم)، اما در عین حال از مواضع خود پا پس نکشید.
تحلیلهای بعد از سخنان احمدینژاد متأسفانه دچار آشفتگی و نیتخوانی هستند. به خطا رفتن تحلیلهای سیاسیون، مشکل مهمی است که در انتهای مطلب به آن خواهم پرداخت.
دلایل واقعی رفتن احمدینژاد به مجلس چیست؟
به نظر من دلایل حضور داوطلبانه احمدینژاد در مجلس عبارتند از:
1- جنبه سیاسی: همه پیشبینی میکردند که احمدی نژاد خواهد گفت “نگذاشتند”، حرف از افزایش یارانه خواهد زد و بهانهای برای تأخیر بودجه خواهد آورد.
اما احمدینژاد به جای اینکه با نگاه به گذشته بگوید “نگذاشتند”، طرح برای آینده داد و درخواست کرد که “بیاید همکاری کنیم”. وقتی که به درستی راه خود ایمان دارید، نگاه به آینده بهترین راهکار برای گذر از مشکلات گذشته است.
امروزه میبینیم که مخالفین او قصد دارند به هر صورت که شده، احمدینژاد را برای همیشه از چرخه قدرت خارج کنند. تحلیلهای (مزخرف) بسیاری از اصولگرایان، اصلاحطلبان و مخالفین در مورد اینکه احمدینژاد قصد رویارویی با رهبری یا نظام را دارد شنیدهایم.
اما احمدینژاد نه یک ضدانقلاب است، و نه قصد “خروج از حاکمیت” به سبک اصلاحطلبان را دارد. او 4 طرح بزرگ ارائه داد و با رویی خوش و انرژی مثبت، مجلس را به همفکری در مورد آنها فراخواند. احمدینژاد بلافاصله نمایندگان را دعوت کرد تا هفته آینده در مورد آن طرح اظهار نظر کنند. او با سبک رفتارش، و با انتخاب دقیق متن گفتارش، زیرآب عمده تخریبهای سیاسی مخالفینش را زد. از این به بعد، هر اقدام تخریبی علیه او مانند تف سربالاست.
یک نتیجه جانبی سخنان رئیس جمهور آن است که اگر نمایندگان گذاشتند احمدینژاد برای برنامههایش تلاش کند، برنده رئیس جمهور خواهد بود و چالشها کمتر خواهد شد. اگر هم نمایندگان مخالفت کردند، که مردم نتیجه لازم را خواهند گرفت.
احمدینژاد نه فقط به دلیل زیرکی سیاسی، بلکه به دلیل اینکه بازی متفاوتی را انجام میدهد این روش را انتخاب کرد. این نتیجه (که عباس عبدی بعد از آن جلسه با مقاله “مجلس با نتیجه 10 بر صفر باخت” به آن اشاره کرد) صرفا یک دستآورد جنبی از هدف اصلی احمدینژاد است. اگر تحلیل آقای عبدی دقیق بود، او باید میتوانست که حرکت احمدینژاد پیش از سخنرانی او پیشبینی کند.
2- جنبه کاری: به نظر من با توجه به میزان تأخیر زیاد، محتمل است بودجه امسال یک بودجه متفاوت و انقلابی باشد.
احمدی نژاد با جلسه دیروز و نیز جلسه بعدی در هفته آینده، میخواست احتمال تصویب بودجه را افزایش دهد. سخنان او در مورد موافقت همه یا هیچ مجلس با بودجه (که با سخنان رهبری نیز انطباق داشت) در این راستا ارزیابی میشود.
از مهرماه امسال دولت مجبور شده که بودجه تصویب شده را برای نیمه دوم 91 به میزان 20 درصد کاهش دهد. این وضعیت برای سال دیگر با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. نتیجه این سیاست ریاضتی شدید، ممکن است شبیه آن چیزی باشد که در کشورهای اروپایی میبینید.
برای پیشگیری از تکرار مشکلات اروپا، احمدینژاد قصد دارد تا با فرار رو به جلو، نقدینگی عظیم مردم را جایگزین بودجه کاهش یافته دولت نماید تا از فقر، بیکاری و رکود بیشتر پیشگیری کند.
من حتی احتمال میدهم که دولت دو نسخه بودجه تدوین کرده باشد: بودجه انقلابی، و بودجه سنتی؛ که در صورت مخالفت مجلس با بودجه انقلابی، بودجه دوم ارائه شود.
پشتوانه این تحلیل
چرا ادعا میکنم که این #تحلیل بهتر از تحلیل دیگران است؟
من پیشتر رویکرد کلی جلسه سؤال مجلس از احمدینژاد را پیشبینی کرده بودم. به نظرم همان پیشبینی به نحوی بسیار مثبتتر در حضور داوطلبانه رئیس جمهور نمود پیدا کرد. (اینجا)
پیشبینی من این بود:
1- احمدینژاد بدون عقب نشینی از مواضعش، رفتاری قابل قبول و بدون تنشزایی خواهد داشت و به دستور رهبری برای عدم گسترش تنشها پایبند خواهد بود. (#پیشبینی دوم)
2- مخالفین او بدون توجه به سبک رفتار و متن کلام احمدینژاد، تمام تلاش خود را برای ایجاد تنش و مخالفت به کار خواهند گرفت، و از سخنان رهبری “بخش احترام به آرامش کشور و خیانت بودن تنشآفرینی شنیده نشده و نخواهد شد.” (#پیشبینی تکمیلی)
چرا تحلیلهای سیاسیون و ژورنالیستها به خطا رفت؟
زیرا افراد سیاسی میخواهند بدون #شناخت احمدینژاد و صرفا با سادهسازی و تخمین انگیزههایش دستآوریزی برای پیروزی خود و حذف او پیدا کنند. قواعد بازی احمدینژاد با سیاسیون سنتی تفاوت اساسی دارد، به همین دلیل رقیبان که قدرت پیشبینی حرکتهای او را ندارند به شبیهسازی متوسل میشوند.
سیاسیون سنتی منافعی در ساختار سیاسی فعلی دارند. این منافع لزوما منافع مالی یا حتی فاسد نیست. منفعت اصلی آنها، آشناییشان با قواعد سیاسی جاری است.
احمدینژاد به دنبال مناسباتی جدید در ساختار سیاسی کشور است که بازیگران سیاسی بنا به قاعده “مقاومت نیروی انسانی در مقابل تغییر” آن را به “تلاش برای سرنگونی نظام” تعبیر میکنند.
حتی جدیترین تحلیلگران و کنشگران منتقد نظام فعلی – افرادی مانند عباس عبدی یا حشمتالله طبرزدی – برای اصلاح وضع موجود، از ساختارهای غربی یا شرقی ایده میگرفتند. آنها نیز اعتبار فرمولهایی را که برای تحلیل یا تغییر ساختار فعلی طراحی کردهاند در معرض خطر میبینند.
تا زمانی که جریانی که احمدینژاد آغازگر آن بود در جامعه غالب نشده، این مخالفتها شدید خواهد بود.
پشت صحنه حضور احمدینژاد
حضور احمدی نژاد پشت صحنهای مهمتر از متن داشت که بنا به اصطلاح معمول، فقط یک احمدینژادی قادر به درک آن خواهد بود.. علت اصلی آچمز شدن مخالفان اصولگرا و اصلحطلب همین نکته است. آنها که حضور او در مجلس را نتوانستند به درستی تحلیل کنند، حتی از درک این پشت صحنه نیز عاجز خواهند بود.
(اگر شما نیز قادر به درک آن بودید، به شما تبریک میگویم؛ شما یک احمدینژادی هستید.)
نکته این است که احمدینژاد میخواهد رقابت اصلی انتخابات آینده حول ایدههای اصلی او در سال 84 باشد.
احمدینژادِ 84 ایدهها و برنامههای بسیاری داشت، اما به دو دلیل نتوانست بخش اصلی آنها را اجرایی کند: اول اینکه او مجبور به اجرای برنامههای پنج ساله توسعه بود. دوم اینکه پیشنیازهای لازم برای آن ایدهها وجود نداشت.
او در این هفت سال ضمن پیگیری برنامههای دو رئیسجمهور گذشته، زیرساختهای برنامههای خود را آماده کرد: خودکفایی بنزین، گندم و سیمان، توسعه برق، جاده، زیرساخت الکترونیک بانکی، اصلاح مالیات، یارانهای، ارزی و غیره. احمدینژاد با یادآوری خاموشیهای تابستان 84، به این واقعیت اشاره کرد.
احمدینژاد تازه در سال 92 فرصت پیدا کرده که برنامههای اصلی خود را به عنوان یک روش نوین برای پیشبرد کشور مطرح کند. او میخواهد روش بومی توسعه ایرانی را آغاز کند: جنبه اقتصادی/مدیریتی #مکتب_ایرانی را!
او با سخن گفتن از تقلید برخی اقتصاددانان از مدلهای کاپیتالیستی یا سوسیالیستی و عدم توانایی آنان در توسعه روشهای بومی، به این موضوع اشاره کرد. (حقیقتی که توکلی با سخنان خام و نیاندیشیده خود، بر آن مهر تأیید زد)
با طرح مجدد این ایدهها، نفر بعدی – هر کسی که باشد – مجبور خواهد بود که این روش را تا مدتی ادامه دهد؛ چنانچه مدیران بعد از هاشمی مجبور به پیگیری روش او بودند.
اگر رویکرد احمدینژاد نتیجه داد، نفرات آینده تا همیشه مجبور خواهند بود این روشهای بومی را با انجام اصلاحاتی پی بگیرند.
حال این نفرات آینده ممکن است پوتین و چکمه باشند، و یا گالش و دمپایی ابری 🙂
محتوای سخنرانی هفته گذشته احمدینژاد در مجلس، کاملا شبیه محتوای سخنرانیهای تبلیغاتی سال 84 او در دانشگاهها بود. رئیس جمهور، نوید بازگشت احمدینژاد 84 را – این بار با زیرساختهایی آماده – به حامیان 84ی خود داد.*
به افرادی که میخواهند تلاش کنند درک درستتری از احمدینژاد به دست آورند، توصیه میکنم که ویدئوی سخنرانی او در دانشگاه صنعتی اصفهان را با دقت مرور کنند.
.
پانوشت: به زودی، من به احمدینژادی بودن خود به خوبی خاتمه خواهم داد.
خبر تکمیلی: دیشب -91/11/3- دکتر حسینی وزیر اقتصاد در اواخر خبر 20:30 و از میان جلسه هیأت دولت یک گزارش زنده برای مردم ارائه داد:
1- جلسات مجلس و دولت تا تصویب بودجه ادامه خواهد داشت. هدف از این جلسهها آن است که بودجه سال 91 برای فاز دوم هدفمندی و با همکاری دولت و مجلس طراحی و تصویب شود.
2- او در پاسخ به مجری خبر که پرسید “شنیدهام بودجه انقباضی است” گفت: با توجه شرایط خاص تحریم (بخوانید شرایط جنگی) قاعدتا مجبوریم بودجه را انقباضی ببندیم. اما چون فشار زیادی بر روی مردم ایجاد میکند، به دنبال راهکاری جایگزین هستیم. (نقل به مضمون)
نتیجه گیری در مورد تحلیلهای سیاسیون با شما
م. آشنا، ۰۱ بهمن ۱۳۹۱
در گروه: اقتصادی, سیاسی
در رثای آن سبوی شکسته
توحید عزیزی، ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
من تعجب می کنم از کسانی که از ادبیات رئیس جمهور در پاسخ به پرسش های نمایندگان مجلس تعجب کرده اند (۱ و ۲)!
ادبیات آقای احمدی نژاد به هیچ وجه، جدید یا غیرمترقبه نبود. تمامی ایرانی ها ادبیات مشابهی را در این هفت سال از آقای رئیس جمهور شنیده اند. احمدی نژاد فهم عده ای از مخالفان دولت را «کمتر از بزغاله» توصیف کرده بود (۳). ایشان همچنان گفته بودند: «اگر بدخواهان به حقوق ملت ایران تجاوز کنند این ملت با چاقوی زنجان دست و پای آنها را قطع میکند» (۴).
سخن معروف دیگری از ایشان (به سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن) مشهور است که: «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان تان پاره شود» (۵).
رئیس جمهور از خاطرات کودکی خود در یک مصاحبه ی رسمی تلوزیونی نقل می کرد که کودکان می گفتند: «فلان کشور موشک می سازه ما آفتابه می سازیم» (۶).
ایشان حتا در خطاب قراردادن همصنفان خود، یعنی رئسای جمهور دیگر کشورها نیز، ادبیات رایج در میان سیاستمداران را به کار نمی برد. نمونه مشخص آن خطاب به رئیس جمهور آمریکا بود: «گردن کلفت تر از تو هم نتوانست هیچ غلطی بکند» (۷) و همچنین خطاب غیرمستقیم به رئیس جمهور روسیه: «افرادی تحت تاثیر شیطان، فکر کردند که اگر برخی قراردادهای دفاعی با ایران را به صورت یکطرفه و غیرقانونی ملغی کنند، به ملت ایران آسیب وارد خواهد شد…» (۸).
در سخنرانی دیگر گفته بودند: «سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیدهاند، مثل این پیرزنها که در صف، زنبیل میگذارند.» (۹)
و از این دست، مثال بسیار است:
ـ اگر با پای خود ازمنطقه خارج نشوید، ملتها شما را با اردنگی خارج خواهند کرد (۱۰).
ـ مرده شور خودتان و چهرتان و میز مذاکرتان را ببرد (۱۰).
ـ یک سگ وحشی را در منطقه رها کردهاند (۱۰).
ـ آب را بریزید همان جایی که میسوزد (۱۱).
ـ آقای لنکرانی مثل هلو میماند (۱۲).
ـ پیش از صدور قطعنامه اول، به آنها (سازمان ملل) اعلام کردیم که این تصور اشتباه است که با نوشتن روی کاغذ پاره بتوانید اراده ملت ایران را بشکنید و بعدا پشیمان می شوید. (۸)
قبل از اینکه آقای احمدی نژاد عبارت معروف «آن ممه را لولو برد» در همایش ایرانیان خارج از کشور استفاده کنند، غلامعلی حداد عادل به او پیشنهاد کرده بود از ضربالمثل «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» استفاده کند ـ که البته رئیس جمهور چنین نکرد.
سبوی استفاده از ادبیات وزین و مناسب سیاست، یا از اول در نزد آقای احمدی نژاد وجود نداشته، یا مدت ها قبل شکسته است. و انتظار صهبای ادیبانه از پیمانه ی ریخته شده، توقع بی جایی است.
منابع
1- متن و حاشیه سوال از احمدی نژاد در مجلس٫ سایت خبری تابناک. ۲۴ اسفند ۱۳۹۰.
2- صوت/ پاسخ های شنیدنی امروز احمدی نژاد به نمایندگان مجلس٫ سایت خبری بازتاب امروز٫ ۲۴ اسفند ۱۳۹۰.
3- بخش منتشر نشده ای از اظهارات رئیس جمهور. پایگاه خبری فردانیوز٫ ۱۹ آبان ۱۳۸۶.
4- رئیس جمهور: هدفمند کردن یارانه. پایگاه خبری رجانیوز٫ ۲۹ آبان ۱۳۸۷٫
5- آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان تان پاره شود. پایگاه خبری فرارو. ۴ آذر ۱۳۸۷٫
6- مشروح سخنان احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی ۱۳ بهمن ۱۳۸۸٫ سایت خبری پارسینه. ۱۴ بهمن ۱۳۸۸
7- احمدی نژاد خطاب به اوباما: گردن کلفت تر از تو هم نتوانست هیچ غلطی بکند. روزنامه مردم سالاری شماره ۲۳۲۳٫ ۱۳۸۹/۰۱/۱۹٫
8- احمدی نژاد لغو قرارداد فروش موشک به ایران را محکوم کرد. بی.بی.سی فارسی. ۱۲ آبان ۱۳۸۹٫
9- نیاز به ماخذ
10- غلیان ادبیات احمدینژاد در هشتگرد. پایگاه خبری فردا نیوز٫ ۱۱ مهر ۱۳۸۹٫
11- سخنرانی در همایش ایرانیان خارج از کشور، ۱۳۸۹ (نیاز به ماخذ)
12- سحنان رئیس جمهور به عنوان معرفی کابینه ی دهم، پخش تلوزیونی (نیاز به ماخذ)
توحید عزیزی، ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
در گروه: سیاسی