Tag: انتخابات ریاست جمهوری
جامعه شناسی آرای روحانی را آغاز کنیم
توحید عزیزی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
گمان میکنم زمان کافی برای فرونشستن هیجانات انتخابات ریاست جمهوری، گذشته است و اکنون میتوان در آرامش بیشتر و تمرکز بهتری به بررسی انتخابات ریاست جمهوری 1392 پرداخت.
ضمن احترام به تمامی دوستان دست به قلم و اهل تحلیلهای سیاسی، به نظر من نوشتههای پیش از انتخابات در شبکههای اجتماعی ـ دست کم آنهایی که من خوانده بودم ـ بیشتر وصف آمال و آروزها و تخلیات بود؛ و تحلیلها و تقریرهای بعد از انتخابات، غالبا ناشی میشد از سرمستی پیروزی غیر منتظره و یا سرگیجهی شکست ایضا غیر منتظره. هیچکدام از نوشتههای و تحلیلهای پیش از انتخابات، برای منی که از ایران دور هستم، نتوانست تصویر واضحی از جامعهی ایرانی را منعکس کند. و همچنین مقالات پس از اعلام نتایج انتخابات نیز، کلیدی برای قفل پرسشهای اساسی من در مورد چرایی این انتخاب مردم، نبود.
یکی از مهمترین کارهایی که میتوان در مورد انتخابات 1392 انجام داد، جامعه شناسی آرای پیروز است با یک پرسش مشخص: چرا روحانی؟
روش مطلوب برای چنین پژوهشی، نظرسنجی های گسترده و مردم محور با استفاده از پرسشنامههای راستی آزمایی شده است. اما با توجه به اینکه چنین امکانی طبیعتا در اختیار من و شمای وبلاگ نویس، خبرنگار، یا فعال شبکههای اجتماعی نیست ـ باید سعی کنیم به نمونههایی که تا جای ممکن نمایانگر آرای پیروز انتخابات هستند، دست پیدا کنیم. این نمونهها، همان اشخاصی هستند که آرایشان، همراستا با رای اکثریت جامعه است؛
به طور مشخص، پیشنهاد من این است: نمونههایی را باید پیدا کرد که در سال 92 به روحانی رای داده اند، در سالهای 88 و 84 (دست کم دور دوم انتخابات سال 84) به احمدی نژاد رای داده اند، و اگر سنشان اجازه میداده است، در سالهای 80 و 76 نیز به خاتمی رای داده اند. چنین افرادی، که من گمان میکنم کم نیستند، نمایندهی آرای پیروز در چند نوبت انتخاباتند.
این افراد، گفتنیها و دلایل جالبی برای هر کدام از رایهایشان در هر دورهی انتخابات دارند. حرفهای این مردم را باید شنید، مکتوب کرد، و از روی آن تحلیلهای بهتری در مورد انتخابات نوشت. تحلیلهایی که از کتابها و مقالات اساتید علوم سیاسی و اجتماعیِ از دانشگاه پافراتر نگذاشته، بااهمیتتر و معتبرتر خواهد بود.
چنین تحلیلهایی میتواند ما را با تفکرات و ذهنیات بخش «اکثریت» رای دهندگان و دلایل آنها برای رای به نامزد پیروز، روحانی، احمدی نژاد یا خاتمی، آشنا کند.
بیایید، چنین افرادی را پیدا کنیم، با آنها به گفتگو بنشینیم و شنیدهها و یافتههایمان را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.
توحید عزیزی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
در گروه: اجتماعی, سیاسی
فرق ما با شما اینست
نویسنده میهمان، ۲۶ خرداد ۱۳۹۲
نوشتهی مژگان عباسلو
ما به این بدیهی ترین اصل هر انتخاباتی واقفیم که ممکن است به یک نفر رای بدهیم و آن یک نفر رای نیاورد یعنی کاندیدای محبوب ما شکست بخورد.
ما به این اصل واقفیم که کاندیدای محبوب گروه دیگر، حالا رئیس جمهور کشور ایران است و ایران، کشور ما هم هست. پس دعا می کنیم رئیس جمهور جدید کشورمان خرابی ها را آبادسازد و آبادانی ها را آبادتر. او را تخطئه نمی کنیم، نسبت نمی دهیم و به طرفدارانش هزار انگ و رنگ نمی بندیم.
ما بعد از این شکست هوچیگری نمی کنیم، به خیابان نمی ریزیم، به اموال عمومی آسیب نمی رسانیم، می دانیم کاندیداهایمان هم عاقلتر از آنند که هوادارانشان را بعد از شکست به نزاع خیابانی بخوانند و بیانیه های واهی پشت بیانیه صادر کنند. ما به برادرمان، به خواهرمان، به خانواده مان، رفیقمان پشت نمی کنیم، نمی تازیم، فحش نمیدهیم و ادعای دزدیده شدن رایمان را نداریم! ضمن اینکه این بار تنها با چندصدهزار رای (کمی بیش از 50% آرا) کاندیدای مورد علاقه ی شما پیروز شد نه با چندین میلیون رای – که در مورد اول تقلب کردن بسیار ساده تر است، نه؟
ما به این اصل هم واقفیم که انتخابات این دوره در همان سیستم و زیر سایه ی همان نظام و همان رهبری شکل گرفت که شما چهار سال قبل، دروغگو و متقلب خواندید؛ در حالیکه خیلی از همان شمایان خیلیهای دیگرتان را این بار به رای دادن ترغیب کردید و حتا از نظرات سفت و سختتان چند روزی مانده به انتخابات برگشتید و کاندیدای محبوبتان را هم به بقیه معرفی کردید. ما برعکس شما درباره ی این تغییرات قضاوت نمیکنیم. می گوییم انشاا… که خیر است و چه خیری بهتر از این که انتخاب همان کاندیدا به شما ثابت کرد همه ی بیانیه ها و ادعاها لزوما درست نیستند.
ما به شما و به رئیس جمهور کشورمان آقای روحانی – کاندیدای محبوب شما – تبریک می گوییم. به خودمان هم تبریک می گوییم که خداوند ـ که لطف و ستایش او را سزاست ـ به ما چنان سعهی صدر و بینش و دانشی عطا کرده که بدانیم و بفهمیم هدف غایی همهی این انتخابها، آبادانی و سرافرازی ایران است و آسایش ملت ایران و این سرافرازی به دست نمی آید مگر در سایه ی اتحاد، پس به قول شاعر:
دست در دست هم نهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد
نویسنده میهمان، ۲۶ خرداد ۱۳۹۲
در گروه: اجتماعی, سیاسی
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲، به چه کسی رای خواهم داد؟
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
بخشی از این نوشته، کپی شده از این پست صفحهی گوگل پلاس من است: http://bit.ly/tohid13scores
«۱۳ معیار برای انتخاب رئیس جمهور اصلح» را اینجا و اینجا [پست اصلی در صفحهی گوگل پلاس م] نوشته بودم.
در اینجا به هر کدام از آن معیارها، امتیاز می دهم و امتیاز نهایی را محاسبه می کنم.
معیار ۱- سابقه ی کار اجرایی در دولت (به غیر از ریاست جمهوری) (۵x)
سابقه ی وزارت بیشتر از ۸ سال در دو دوره ی متوالی یا در دو دولت مختلف که یک از آنها «در ۱۶ سال اخیر» باشد، بیشترین امتیاز را دارد. وزارت در مدت کمتر یا معاونت یا مدیریت کلی وزارتخانهها امتیازهای بعدی را دارد.
از طرف دیگر، به نظر من هر فردی در طول عمرش یک بار (۴ سال یا ۸ سال) باید رئیس جمهور شود و سابقه ی ریاست جمهوری، امتیاز منفی دارد.
نکته: سوابق امیتاز آور برای این معیار، فقط وزیر، معاون وزیر و مدیر کل است. فعالیت در نهاد دیگر، در معیار شماره 8 امتیاز گرفته اند.
۲- صداقت (۵x)
امتیازهای منفی مربوط به ادعاهای طرح شده در مناظرات و مباحثات انتخاباتی است که فرد نتوانسته آن را اثبات کند یا مدرک عامه پسندی برای آن رو کند.
تشخیص صداقت یک فرد سیاسی، کار ساده ای نیست. امتیازهای دهی من بر پایه ی ادعاهای طرح شده در مناظرات و مباحثات انتخاباتی است که فرد نتوانسته آن را اثبات کند یا مدرک عامه پسندی برای آن رو کند. نکته ای که در اینجا وجود دارد، آن است که دیکته ی ننوشته بی غلط است. بنا بر این کسی که عمر کمتری در عرصه ی سیاست دارد، ممکن است امتیاز بهتری بگیرد. همچنین کل امتیازات، به قضاوت نهایی شخصی من بر میگردد که ممکن است کاملا با قضاوت و رای نهایی شمای نوعی، متفاوت باشد.
همونطور که ابتدا گفتم، من سعی کردم بیشتر از شاخص های «عینی» استفاده کنم تا «ذهنی». شاید «ذهنی ترین» شاخصم همین صداقت بود. اما برای همین شاخص هم، با توجه به حرف های غیرراست یا مشکوکی که بعضی از نامزدها در طول مباحثاتشون زدند، یا سابقه ای که ازشون داشتم تصمیم گرفتم و به شایعات کاری نداشتم.
۳- سابقه نماینگی در مجلس شورای اسلامی (ملی) (۴x)
سابقهی نمایندگی یکی از امیتازهای مهم است. این سابقه نشان می دهد که:
اولا، نامزد، مورد اقبال مردم حوزه ی انتخاباتی خودش بوده است؛ و
ثانیا با ساز و کارهای قانونگذاری به طور عملی آشنایی دارد.
بیش از دو دوره نمایندگی متوالی (هشت سال) از یک حوزه در ۱۴ سال اخیر، بیشترین امتیاز را دارد.
توضیح: روحانی را به این دلیل 4 از 5 داده ام که سابقه ی نمایندگیش به 5 دوره اول مجلس شورای اسلامی بر می گردد و در ۱۴ سال اخیر نماینده نبوده است.
۴- برخورد فعالانه، آگاهانه و تهاجمی با تهدیدهای غرب (۳x)
با توجه به موضعگیریهای قبلی و سخنان مطرح شده در مباحثات و مناظرات انتخاباتی.
۵- برنامه روشن و مشخص برای مبارزه با فساد اداری، رشوه و رانت (۲x)
6- برنامه روشن و پیشبینی اهداف در مورد امور فرهنگی و اجتماعی (۲x)
7- برنامه روشن و عملی برای پیاده سازی اقتصاد مقاومتی (۱x)
در مورد معیارهای ۵، ۶، و ۷ مشخص بودن تیم برنامه ریز، شروع برنامه ریزی از چندین سال قبل، تعیین اهداف برنامه و مشخص کردن شاخصهایی که باید به آنها رسید، از مواردی است که به آنها امتیاز می دهم.
۸- سابقه ی عضویت در نهادهای مهم سیاسی نظام (و نظامی/انتظامی) (غیر از مجلس و دولت) (۲x)
مانند مرجع تشخیص نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی، و هر نهاد شورایی دیگر حکومت.
چنین شوراهایی، تجربه ی نامزد را در شنیدن و تحمل نظرات مختلف، بالا می برند.
۹- گفتمان عدالتخواهی (۱x)
ضریب پایین برای این شاخص مهم، به این علت است که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»!
۱۰- تحصیل در کشورهای پیشرفته/صنعتی (۱x)
برای من مهم است که رئیس جمهور، تحصیل (و زندگی) در یک کشور پیشرفته/صنعتی را تجربه کرده باشد تا نگاه واقع بینانه ای در مورد کشورهای پیشرفته/صنعتی داشته باشد.
۱۱- سخنوری (۱x)
خوب و شیوا حرف زدن.
۱۲- اصلاحطلب نبودن (۱x)
خوب برای من مهمه!
۱۳- روحانی نبودن (۱x)
به نظرم امام خمینی (ره) هم مایل نبودند که افراد روحانی، رئیس جمهور شوند. اگر چه شرایط اول انقلاب، گزینه ای به جز آیت الله خامنه ای را برای آن دوران باقی نگذاشت.
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
در گروه: سیاسی
وبسایتهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1392 به همراه میزبانهای وب آنها
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
در گروه: اجتماعی, سیاسی
۱۳ معیار من برای انتخاب رئیس جمهور اصلح
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
۱۳ معیار من برای انتخاب رئیس جمهور اصلح (به همراه ضریب اهمیت) به شرح ذیل است.
سعی کردم از معیارهای عینی که از طرف یک ناظر بیرونی، قابل سنجش باشد، استفاده کنم و معیارهای ذهنی را که قابل سنجش نباشند (مانند تقوی، شجاعت، اعتقاد قلبی به ولایت فقیه، و…)، وارد سنجشهایم نکنم.
1- سابقه ی کار اجرایی در دولت (به غیر از ریاست جمهوری) (5x)
سابقه ی وزارت بیشتر از 8 سال در دو دوره ی متوالی یا در دو دولت مختلف که یک از آنها «در 16 سال اخیر» باشد، بیشترین امتیاز را دارد. وزارت در مدت کمتر یا معاونت یا مدیریت کلی وزارتخانهها امتیازهای بعدی را دارد.
از طرف دیگر، به نظر من هر فردی در طول عمرش یک بار (4 سال یا 8 سال) باید رئیس جمهور شود و سابقه ی ریاست جمهوری، امتیاز منفی دارد.
2- صداقت (5x)
امتیازهای منفی مربوط به ادعاهای طرح شده در مناظرات و مباحثات انتخاباتی است که فرد نتوانسته آن را اثبات کند یا مدرک عامه پسندی برای آن رو کند.
3- سابقه نماینگی در مجلس شورای اسلامی (ملی) (4x)
سابقهی نمایندگی یکی از امیتازهای مهم است. این سابقه نشان می دهد که:
اولا، نامزد، مورد اقبال مردم حوزه ی انتخاباتی خودش بوده است؛ و
ثانیا با ساز و کارهای قانونگذاری به طور عملی آشنایی دارد.
بیش از دو دوره نمایندگی متوالی (هشت سال) از یک حوزه در 14 سال اخیر، بیشترین امتیاز را دارد.
4- برخورد فعالانه، آگاهانه و تهاجمی با تهدیدهای غرب (3x)
با توجه به موضعگیریهای قبلی و سخنان مطرح شده در مباحثات و مناظرات انتخاباتی.
5- برنامه روشن و مشخص برای مبارزه با فساد اداری، رشوه و رانت (2x)
6- برنامه روشن و پیشبینی اهداف در مورد امور فرهنگی و اجتماعی (2x)
7- برنامه روشن و عملی برای پیاده سازی اقتصاد مقاومتی (1x)
در مورد معیارهای 5، 6، و 7 مشخص بودن تیم برنامه ریز، شروع برنامه ریزی از چندین سال قبل، تعیین اهداف برنامه و مشخص کردن شاخصهایی که باید به آنها رسید، از مواردی است که به آنها امتیاز می دهم.
8- سابقه ی عضویت در نهادهای مهم سیاسی نظام (و نظامی/انتظامی) (غیر از مجلس و دولت) (2x)
مانند مرجع تشخیص نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی، و هر نهاد شورایی دیگر حکومت.
چنین شوراهایی، تجربه ی نامزد را در شنیدن و تحمل نظرات مختلف، بالا می برند.
9- گفتمان عدالتخواهی (1x)
ضریب پایین برای این شاخص مهم، به این علت است که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»!
10- تحصیل در کشورهای پیشرفته/صنعتی (1x)
برای من مهم است که رئیس جمهور، تحصیل (و زندگی) در یک کشور پیشرفته/صنعتی را تجربه کرده باشد تا نگاه واقع بینانه ای در مورد کشورهای پیشرفته/صنعتی داشته باشد.
11- سخنوری (1x)
خوب و شیوا حرف زدن.
12- اصلاحطلب نبودن (1x)
خوب برای من مهمه!
13- روحانی نبودن (1x)
به نظرم امام خمینی (ره) هم مایل نبودند که افراد روحانی، رئیس جمهور شوند. اگر چه شرایط اول انقلاب، گزینه ای به جز آیت الله خامنه ای را برای آن دوران باقی نگذاشت.
امتیازدهی به این معیارها برای هر نامزد را در چند پست بعدی، می آورم.
توحید عزیزی، ۲۳ خرداد ۱۳۹۲
در گروه: سیاسی
دچار گسست سیاسی هستیم!
توحید عزیزی، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
اعلام نامزدی تعداد زیادی از چهرههای سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری، خصیصهای نیست که لزوما بتوان به آن بالید. در یک نگاه کلی به وضعیت فعلی، 5 نکته به ذهنم میرسد:
1- جامعهی سیاسی ما، دچار از هم گسیختگی است. جناحها و جریانهای سیاسی، داستانسراییهای روزنامه نگاران برای مهیج کردن دکهها هستند و در دنیای واقعی سیاست، خبری از «جناح» و «جریان» و «خط» و «جبهه» نیست. هر چند نفر و گاه حتا تک نفرهایی برای خودشان یک تیم درست کرده اند. عرصهی سیاست ما، تعداد زیادی لشکر یک نفره یا نهایتا 5، 6 نفره دارد که رقابت میان آنها، در حد رجزخوانی باقی میماند.
2- بر خلاف تصور ابتدایی، تعدد نامزدها، وقتی که از حد متعارف خارج شود، حق انتخاب گستردهتری به مردم نخواهد داد. آنچه ما شاهدش هستیم، «پلو»رالیسم سیاسی نیست، بلکه «آش» شله قلمکاری است که حتا آشپزانش هم نمیدانند در آن، چه خبر است.
3- گروههایی که از دل دولت متولد میشوند، اتحادهایی که افراد تشکیل دهندهی آنها هستند و نه گروهها، و اتفاقهایی که تنها در سر انتخابات حادث میشود و نه هیچگاه دیگر، رشد سیاسی نیست؛ بلکه به مثابهی یارکشی برای بازی گل کوچک است. یارکشیای که در غم گل خوردن ممکن است به راحتی از هم بپاشد یا در شعف گل زدن، به توهم باشگاه داری بینجامد.
4- انتظار زیادی نیست که اهل سیاست ما، پس از گذشت 3 دهه از انقلاب اسلامی، اگر نابغه نشده اند و مبدع و صاحب سبک و مکتب سیاسی جدیدی نیستند، دست کم «عقب افتاده» نباشند. اگر می خواهند برای ایران 1404 دورنمایی ترسیم کنند، حد اقل آیندهی سیاسی یک روز یا یک ساعت بعد خودشان را بدانند! حد اقل آمدن یا نیامدنشان در مهمترین رقابت انتخاباتی کشور، منوط به آمدن یا نیامدن فرد دیگری نباشد؛ و حد اقل میزان محبوبیتشان را بر اساس آمارهای معتبر سراسری، و نه تعریفها و تمجیدهای اطرافیان از همه جا بیخبرشان، سنجیده باشند.
5- نسل آتی سیاسی انقلاب کیست؟ آیا گسست سیاسی فعلی و بلبشویی انتخاباتی مکرر، آنها را به فکر ساماندهی و ساختارسازی سیاست ایران میاندازد، یا اینکه آنها گمان می کنند که همین وضعیت حسنقلیخانی، مطلوب کشور در حال توسعهی ماست؟

تصویر اول روزنامه ی سیاست روز مورخ 1392/02/22 – تعدادی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1392
توحید عزیزی، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
در گروه: سیاسی